مدح و ولادت امام هادی ( علی النقی ) علیهالسلام
ای آنکه سحـرگاه من و صبح سـپـیدی عمریست نشستم سر راهت به امیدی گـمکـردهٔ راهـم! شدم از مقصد تو دور نوری برسان؛ وضعیتم را که تو دیدی خـوردم نمک و نانِ جواد إبن رضا را با لطف و کرم آبـرویم را تـو خـریـدی هـر آن شـدی از ذات خـداونـد لـبـالـب هر بار که بر معـصیـتم پـرده کـشیدی آیات تو را خواندم از آنروز که گـفـتند هـمنام عـلـی هـسـتی و قـرآن مجـیـدی یا حـضرت هـادی الائـمّـه خـجـلـم مـن دربارهٔ من یک خـبرِ خـوش نـشـنـیدی یکبـار نـشـد نـذر تو درگـیـر شـوم بـا نفْسی که نشان داده به من فسق و پلیدی غـافـل شدم اما به خـدا عـشـقِ تو دارم سوگـند به میـلاد تو در این شبِ عیدی خوشحال کن این سائلِ محتاج حـرم را با بـرگ بـراتی به دلـم ده تـو نـویـدی! |